تصمیم!

چند وقتی بود که تصمیم گرفتم ماهیتم و عوض کنم ...

دیگه سیر شده بودم از گوسفند بودن !


اما این تصمیم من خیلی خطرناک بود ...


چون چوپان به سگهای گله دستور داده بود ...

که اگر گوسفندی از گله خارج شد تکه پاره اش بکنند ...

سگهای گله به بوی خون عادت کرده بودند !


اما تاثیری نداشت ...


چون من و دیگر گوسفندان تصمیم گرفته بودیم پرواز کنیم ...

حتی اگر به قیمت جانمان تمام شود !!!



♣♣♣ افشین احسن  - 28 آبان ♣♣♣

کلیدهای کائنات !

درب هایی از غیب ...

برای انسانهای نیک منش گشوده ...



و کلیدهایی از کائنات برای آنها فرستاده میشود !!!



◘◘◘ افشین احسن _  10  آبان 91 ◘◘◘

مسافرت روحی!

ما خاکیان اگر کمی در طول روز ...



مسافرت روحی داشته باشیم به شهر عشق و معنا ...



مطمئنا هم حالمان خوب میشود ...



و هم عاشق میشویم !!!



◘◘◘ افشین احسن ◘◘◘

روشنی عقاید

هنگامی که انسانی دچار روشنی افکار و عقاید میگردد ...

پرده ی "جهل " و " تعصب " از مقابل چشمانش کنار میرود ...



او مدتها زجر میکشد ...



و در درونش جنگهای مهیبی رخ میدهد...



اما او با نیروی " خرد " آن ها را شکست میدهد ...



و این بسیار دشوار است ...



چون با آنها سالهای سال زندگی کرده است !!!



◘◘◘ افشین احسن ◘◘◘

اطاق خواب!

اطاق خواب مقدس است ...

همچون عبادتگاه ...






انسان باید اطاق خواب خود را قفل کند ...






و کلید آن را تتها به یک نفر بدهد !!!






◘◘◘ افشین احسن ◘◘◘